عروس وحى( سوره الرحمن)
این سوره با کنایه و استعاره و ایهام بیشترى نازل شده است و همین باعث مىشود که این سوره زیباتر از سورههاى دیگر باشد و شباهتش به عروس بیشتر شود; زیرا که حسن و زیبایى عروس در این است که در زیر تور و پشت پرده باشد: «حور مقصورات فی الخیام»
آیات قرآن و کلام وحى همواره از زیباترین و شیواترین کلمات برخوردار بودهاند، به گونهاى که نه در کلام عرب و نه در هیچ کلام دیگرى همانند نداشته و نخواهند داشت.
الفاظ کلام الهى از لحاظ کیفیت چنین کلمات و نظم زیباتر از هر نظم و نثر و از نظر مفاهیم و معانى دقیق و عمیق آن، شیواتر از هر سخن و کلام دیگرى است.
اما در میان آیات و سورههاى قرآن، بعضى از درخشندگى و برجستگى خاصى برخوردارند که ائمهعلیهم السلام به آنها اشاره کردهاند. از آن جمله سوره «الرحمن» است که «عروس قرآن» لقب گرفته است. (1)
اما چرا «عروس» و نه چیز دیگر؟ معلوم است که به خاطر زیبایى این سوره است، آن هم زیبایى مفاهیم این سوره، نه زیبایى ظاهر آیات و الفاظ آن; چه اینکه ظاهر آیات این سوره چندان تفاوتى با دیگر سورهها ندارد و شاید بتوان سورههاى زیباترى هم از نظر نظم و نثر در قرآن پیدا کرد که به آنها لقب «عروس» داده نشده است.
اما باز این سؤال مطرح است که چه مفاهیم و معانیى در این سوره وجود دارد که موجب شده این سوره لقب «عروس» به خود بگیرد، در حالى که مىبینیم همین مطالب یعنى تذکر به نعمتهاى خدا و توبیخ مکذبین در جاهاى دیگر قرآن هم آمده است; با این حال چرا فقط این سوره را عروس قرآن نامیدهاند؟!
شاید بتوان به این سؤال با دو احتمال پاسخ داد. اول اینکه بگوئیم گرچه این مفاهیم در جاهاى دیگر قرآن هم آمدهاست; اما تذکر به همه آنها در یک جا، به این صورت که در این سوره تکرار شده است، در جاى دیگرى از قرآن به چشم نمىخورد. اما احتمال دوم که به نظر مىرسد به واقعیت نزدیکتر باشد، آن است که این سوره همانند عروس زیبایى در دیبا فرو رفته و در پس پرده حجله پنهان شده است. یعنى در پس پرده مفاهیم و معانى ظاهر آیات با چهرهاى زیبا و در نهایتحسن پنهان شده که با سرانگشت اشاره محرمان وحى خودنمائى مىکند.
و این گونه آیات گرچه در سورههاى دیگر قرآن هم هست، اما در این سوره همچنان که اشاره خواهد شد، با کنایه و استعاره و ایهام بیشترى نازل شده است و همین باعث مىشود که این سوره زیباتر از سورههاى دیگر باشد و شباهتش به عروس بیشتر شود; زیرا که حسن و زیبایى عروس (همچنان که در آیه 72 همین سوره به آن اشاره شده است) در این است که در زیر تور و پشت پرده باشد: «حور مقصورات فی الخیام»
بعضى از مفسرین نمونه هایى از این پرده بردارى از الفاظ و معانى ظاهرى و کشف جمال این حقیقت پنهان شده را بیان کردهاند که در این مقال، به طور اجمال به آنها مىپردازیم:
علامه مجلسى در «بحار» از على بن ابراهیم قمى چنین نقل کرده است (2) :«الرحمن علم القرآن»; یعنى «علم محمدا القرآن»و درباره آیه «خلق الانسان» مىفرمایند: ذلک امیرالمومنین علیه السلام «علمه البیان»;یعنى «علمه بیان کل شیء یحتاج الناس الیه» و درباره «الشمس و القمر بحسبان» مىفرمایند که مراد آن دو نفر هستند (اولى و دومى از غاصبان خلافت)، که در قیامتبه عذاب خدا گرفتار مىشوند; به این صورت که نور ظاهرى آنها به عرش برمى گردد و حرارت آنها هم که از جهنم بوده است، به جهنم برمى گردد و تعبیر «شمس» و «قمر» براى آن دو نفر به این جهت است که پیروان آنها آنان را خورشید این امت و نور آن مىدانند. و به خدا سوگند که غیر از آن دو نفر کسى مراد خداوند نیست و نیز درباره این آیه «و النجم و الشجر یسجدان» فرمودهاند که «نجم» رسول خداصلى الله علیه وآله است که خداوند در جاى دیگر قرآن هم به ایشان لقب نجم داده است. (در سوره نحل آیه 16:« و علامات و بالنجم هم یهتدون» که علامات اوصیاءهستند و نجم رسول خداصلى الله علیه وآله.)
و آیه «و السماء رفعها و وضع المیزان» را نیز چنین معنا مىفرمایند که «سماء» رسول خداصلى الله علیه وآله است که خداوند او را بسوى خودش بالا بردهاست و «میزان» امیرالمؤمنینعلیه السلام است که او را براى خلقش نصب کرده است و درباره آیه«الا تطغوا فی المیزان» مىفرمایند که بر امام با عصیان از دستوراتش طغیان نکنید « و اقیموا الوزن بالقسط»; یعنى: براى خود امام عدل اقامه کنید.«و لاتخسروا المیزان»; به امام ظلم نکنید و حقش را کم نگذارید.
و اما درباره «فبای آلاء ربکما تکذبان» چنین مىفرمایند که این آیه در ظاهر خطاب به جن و انس است ولى در باطن مراد، آن دو نفر (غاصبان خلافت) هستند.
و این مطالب از امام صادق علیه السلام در کتاب «کنز الفوائد و تاویل الآیات الظاهرة» هم روایتشده است که علامه مجلسى در «بحار» از آن نقل کرده است. (3)
این در حالى است که درباره آیات دیگر این سوره هم به همین منوال پرده از چهره زیباى حقیقت کنار زده شده و مقدارى از وجاهت و زیبایى آن را آشکار کردهاند.
علامه مجلسى در «بحار» (4) از کتاب «کنز الفوائد» از ابوذررضى الله عنه از پیامبر گرامى اسلامصلى الله علیه وآله درباره آیه «مرج البحرین یلتقیان» روایت کرده است که آن دو بحر على و فاطمهعلیهما السلام هستند که هر یک دریایى از علم هستند و یکى بر دیگرى خروج نمىکند و «یخرج منهما اللؤلؤ و المرجان» حسن و حسینعلیهما السلام هستند.
شیخ صدوق در «خصال» و ابن شهر آشوب در «مناقب» و دیگران نیز این روایت را نقل کردهاند. حال با این نمونهها، ما مىتوانیم به جمع بندى زیبایى دست پیدا کنیم و آن اینکه سوره الرحمن در توصیف زیباترین مخلوقات خداوند و تذکر به قدردانى از این نعمتهاى حقیقى و توبیخ تکذیب آنها نازل شده است و لقب «عروس» سزاوارترین لقب براى این سوره است و نباید از این نکته غافل بود که تعبیر آیات این سوره همه، به حکم وحدت سیاق، باید بر همین منوال براهل بیت پیامبرصلى الله علیه وآله تطبیق شود تا وحدت سیاق این سوره خدشه دار نشود.
گر چه درباره آیات دیگر این سوره چنین تفاسیرى از اهل بیتعلیهم السلام به ما نرسیده است ولى مشابه آنها در احادیث دیگرى وارد شده است که منطبق بر مفاهیم این آیات است و شاید بتوان با کمک آنها مراد و مقصود واقعى بقیه آیات این سوره زیبا را پیدا کرد و اشاره مفسران کلام الهى و امانتداران وحى به بعضى از آنها و فروگذارى از بیان بعضى دیگر، از باب این است که «تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.»